July 16, 2004

چند ماه پيش، خرداد بود يا اردي بهشت، براي شركت در سميناري رفته بوديم مشهد. آخرهاي شب، سمينار كه تمام شد، بچه ها پيش نهاد كردند برويم حرم از جمله به خاطر ديدن چراغ هايي كه به تازگي در صحن حرم برپا شده بود. من خيال زيارت نداشتم اما براي ديدن چراغ ها و همراهي دوستان در آن هواي سرخوش آخر شب بهاري رفتم. مدتي را پاي چراغ ها به گفت و گو گذرانديم تا اين كه دوستان خواستند به زيارت حرم بروند. من گفتم در صحن مي مانم تا برگردند. رفتند. من تنها شدم در آن صحن وسيع و در آن هواي خوش. كم كم احساسي عجيب مرا فراگرفت. به شدت و به شكل بي سابقه اي احساس مي كردم مامان جايي در آن حدود حضور دارند. اين خيال مرا لحظه اي رها نمي كرد. احساس مي كردم گوشه اي نشسته اند و به من نگاه مي كنند و البته چه بسا با اندكي دلخوري كه من چرا به زيارت نرفته ام. بچه ها برگشتند. سخت ترين لحظه هنگامي بود كه مي خواستيم برگرديم. آرام آرام از صحن بيرون مي رفتيم و دور مي شديم و من هرچند لحظه رو برمي گرداندم تا هم اشك هاي لعنتي عنان گسيخته را از بقيه پنهان كنم و هم به صحن نگاه كنم. شايد دل مامان به رحم بيايد و دستي برايم تكان دهند. سخت تراز همه اين بود كه احساس مي كردم با چشم بدرقه ام مي كند، چشمي از گوشه اي كه مي گويد: آرش! نرو! كمي ديگر بمان. سوار ماشين كه شديم، راننده مسيري را درپيش گرفت كه مي توانستم چند ثانيه اي همچنان صحن را ببينم. درست مثل خداحافظي با كسي كه به بدرقه مان آمده هنگامي كه به سفري طولاني و دور مي رويم.
همان شب متوجه شديم كه من كامپيوتر لپ تاپ را در رستوران جا گذاشته ام كه گم شد كه شد و فردا روز بسيار سختي را گذراندم.

2 Comments:

At 2:10 AM, Anonymous Anonymous said...

salam, vaghti khoondam hese ajibi dashtam. nemitoonam inja kamel begam vali in hese do bakhsh dasht. ke har do zirmajmooeie ye hes bood. 1- marzi khanom ke khodavand rahmateshoon kone. emsal ham ke mashahd boodim kheyli yadeshoon boodam. be khosoos ke in aziz har sal ta yad daram dastekam 1 bar mashahad boodan.2- badragheye ishoon ba cheshm.!!
vali dar ye kalam harfamo bezanam, vaghti be entehaye neveshte residam nakhodagah flash back ee dasht barayam be myaneye matn.(man goftam dar sahn...).!

 
At 10:46 PM, Anonymous Anonymous said...

kash kami bishtar mimaandi......
Mahsa

 

Post a Comment

<< Home