وه چه برفی
سی و سه پل، بخصوص آن وسط هایش، حس یک اتاق، یک فضای خیلی مشخص را دارد. این حس دیگر امروز صبح که برف حسابی باریده است (برفی که سال هاست اصفهان به خودش ندیده) و صداها را در خود می گرفت، بسیار بیشتر و واضح تر بود. آدم های زیادی، آن موقع صبح سرد برفی، والبته آفتابی، از پل نمی گذشتند. صدای قدم ها در پتوی برف خفه می شد. درست انگار که در اتاقی به همراه چند نفری قدم می زنیم. این یک فضای شهری ست، مشحون از احساس بر فراز آب. بر فراز رودخانه
سی و سه پل، بخصوص آن وسط هایش، حس یک اتاق، یک فضای خیلی مشخص را دارد. این حس دیگر امروز صبح که برف حسابی باریده است (برفی که سال هاست اصفهان به خودش ندیده) و صداها را در خود می گرفت، بسیار بیشتر و واضح تر بود. آدم های زیادی، آن موقع صبح سرد برفی، والبته آفتابی، از پل نمی گذشتند. صدای قدم ها در پتوی برف خفه می شد. درست انگار که در اتاقی به همراه چند نفری قدم می زنیم. این یک فضای شهری ست، مشحون از احساس بر فراز آب. بر فراز رودخانه
1 Comments:
برف برف پوشاننده.
به یاد قدرخواه که برف خاکش را پوشاند.
Post a Comment
<< Home