June 13, 2006

ما به قوانين، سياست ها و رويه هاي جاري در ايران به شدت اعتراض داريم، چون آزادي انديشه، بيان، مذهب، اجتماعات به رسميت شناخته نمي شود. چون هنوز در قوانين اين نظام حكم اعدام مرتد وجود دارد. چون دگرانديشان و دگرباشان سركوب و زنداني مي‌شوند. چون بيش از يكصد نشريه را طي 8 سال گذشته توقيف كرده اند. چون درقانون مجارات اسلامي به افراد اجازه داده اند هر كس را مهدورالدم تشخيص دادند، شخصاَ به قتل برسانند. چون حق تعيين سرنوشت را از شهروندان سلب كرده و به مردم اجازه نمي‌دهند تا به روش‌هاي مسالمت‌آميز زمامداران حاكم را بر كنار كنند. چون تمام راه‌هاي اصلاحات بنيادين را مسدود كرده اند. چون هنوز زنداني سياسي-عقيدتي وجود دارد. چون از طريق قانون گذاري زنان و مردان را نابرابر كرده و زنان ما را از بسياري از حقوق مدني و شهروندي محروم كرده است. اعلام مجدد اين مواضع، هزينه‌مند است و مي‌تواند براي بار سوم مرا راهي زندان كند. اما چه باك، وقتي از يك سو آدمي اخلاقاَ عمل خود را موجه مي‌داند و از سوي ديگر تمام نهادهاي مدني حقوق بشري بين‌المللي و انديشمندان و روشنفكران جهان را در كنار خود مي‌يابد و حمايت معنوي آنها را احساس مي‌كند. آزادي،دموكراسي، حقوق بشر، شاد زيستن، برابري، انتخاب گري و... حق ماست. هيچ كس در اين دنياي خاكي كالايي را رايگان بدست نخواهد آورد. اگر اين آرمان ها براي ما ارزشمند است، بايد براي بدست آوردن آن ها و ايجاد جامعه باز مبارزه كرد و نهراسيد.
بخش پاپاني سخنان اكبر گنجي در مراسم دريافت نشان افتخار شهر فلورانس

0 Comments:

Post a Comment

<< Home