October 10, 2006

براي مادرم
مرگ حرام‌زاده نمي‌داند چه كرده است
مرگ حرام‌زاده‌ي بي‌شرف.


شب‌هاي مهماني
-خداحافظ
-زحمت كشيديد
-زحمت داديم
-ببخشيد
-لطف كردبد
...
شب
شب‌هاي تو نيستي
بي‌ تو به خانه برمي‌گرديم
و مرگ
مرگ حرام‌زاده
سفره را در باغچه مي‌تكاند.

3 Comments:

At 2:24 PM, Anonymous Anonymous said...

great one. I like your poems very much especially the ones that you write for your mother. Bless her.

 
At 1:02 AM, Anonymous Anonymous said...

مرگ حرامزاده سفره ی مادر مرا نیز در باغچه تکاند...مرگ حرامزاده

 
At 9:21 AM, Blogger sorkhaab said...

مرگ حرامزاده که مادرم را دزدید، سفرهء خوشیهایمان را باد برد، باغچه خشکید، ما تنها شدیم...

 

Post a Comment

<< Home