چقدر خوب می نویسی رفیق. دوتا از شعرهایت را خیلی خیلی زیاد دوست دارم با وجود اینکه وقت خواندشان توی جمجمه ی سرم تیر می کشد اما باز دوستشان دارم: برای مادرم (مرگ حرامزاده...) و «از پس صدهزار سال از دل خاك». شعرند. شعر ناب و صمیمی. اگرچه می دانم دردی که پشتشان پنهان است درد طاقت فرسا و کشنده ای است.
2 Comments:
چقدر خوب می نویسی رفیق. دوتا از شعرهایت را خیلی خیلی زیاد دوست دارم با وجود اینکه وقت خواندشان توی جمجمه ی سرم تیر می کشد اما باز دوستشان دارم: برای مادرم (مرگ حرامزاده...) و «از پس صدهزار سال از دل خاك». شعرند. شعر ناب و صمیمی. اگرچه می دانم دردی که پشتشان پنهان است درد طاقت فرسا و کشنده ای است.
درود بر تو و نوشته هایت.
آخ نگوووووووووووو! نزدیک بود همینطوری سیگاری بشمها... اما به خیر گذشت
Post a Comment
<< Home