November 03, 2009

زاینده رود برگشت

6 Comments:

At 8:13 PM, Anonymous Anonymous said...

Yani aab umad toosh dobare?
Jeddan?
omidvaram ke intor shode bashe, heif az in roode zibaye shahre ma

tara

 
At 9:04 PM, Anonymous Anonymous said...

پاینده باد زاینده رود!

م. شفیع زاده

http://maydoon.persianblog.ir/

 
At 8:05 PM, Blogger Unknown said...

از زاینده رود شنیدن خوش است!ای کاش می توانست بماند مثل آن سالها که همیشه جاری بود. چنان دلتنگ نبودنش هستیم که جاری شدن یک ماهه اش را به هم تبریک می گوییم.
این هم سهم ما از جهان فانی
!!

 
At 8:06 PM, Blogger Unknown said...

This comment has been removed by the author.

 
At 2:38 AM, Blogger Unknown said...

شاید ربطی به نظر نیاید بین این شعری که می خواهم اینجا بنویسم با جاری شدن دوباره زاینده رود، اما در اعماق شعر چیزی هست که در ذهن من شباهتی میان این دو برقرار می کند. شعری از لنگستن هیوز با ترجمه شاملو:


چه دور
چه دور از دسترس است
آفریقا.
حتا خاطره‌یی هم زنده نمانده است
جز آن‌ها که کتاب‌های تاریخ ساخته‌اند،
جز آن‌هایی که ترانه‌ها
با طنینی آهنگین در خون می‌ریزد
با کلماتی غم‌سرشت، به زبانی بیگانه که زبان سیاهان نیست
با طنینی آهنگین سر از خون بیرون می‌کشد.
چه دور
چه دور از دسترس است
آفریقا!
طبل‌ها رام شده‌اند
در دل زمان گم شده‌اند.
و با این همه، از فراسوهای مه‌آلود نژادی
ترانه‌یی به گوش می‌آید که من درکش نمی‌کنم:
ترانه‌ی سرزمین پدران ما،
ترانه‌ی آرزوهایی که به تلخی از دست رفته است
بی‌آن که برای خود جایی پیدا کند.
چه دور
چه دور از دسترس است
چهره‌ی سیاه آفریقا!

 
At 1:10 PM, Anonymous Anonymous said...

be koja?
http://moneyary.blogspot.com

 

Post a Comment

<< Home