December 18, 2009

کتاب "ای نامه!" (احمد اخوت. انتشارات جهان کتاب) منتشر شد و من شریکی برای نامه نگاری کاغذی نیافتم. با دوستی شروع کردیم. نامه ی اول از من بود که به او رسید اما دو نامه ای که او در پاسخ من نوشته بود، هرگز به دست من نرسید. آخر او در کاناداست و من در ایران

9 Comments:

At 10:38 AM, Anonymous فرهاد said...

قدم نورسیده مبارک. آرزوی سلامتی و شادکامی دارم برای پدر گرامی و خانواده

 
At 7:17 PM, Anonymous Anonymous said...

آقای فرهاد خان. خبریه و ما خودمون بی خبریم؟
آرش

 
At 10:16 PM, Blogger Unknown said...

This comment has been removed by the author.

 
At 10:20 PM, Blogger Unknown said...

آرش خان
این که رسم خبر دادن نیست.
مستقیم و پوست کنده بفرما.
قربانت
کوچولو را ببوس.

 
At 4:37 PM, Blogger Unknown said...

ظاهرا همه چی قاطی شده اینجا. شاید بخاطر اینه که در این اوضاع نابسامان چاپ یک کتاب آنقدر خبر خوبی است که همه خط اصلی را گم می کنند!
سرخوشی نامه نگاری با دوستی آن سوی آبها ناگهان ناپدید می شود وقتی نرسیدن نامه از آن سو، نه بخاطر طوفانی بودن اقیانوس میان راه است نه بخاطر هزاران دلیل طبیعی و ماورا طبیعی، تنها بخاطر اینکه دیگری در آنجاست و این یکی در ایران! این خود موضوع کتاب دیگری است احتمالا به نام «نامه های گرفتار شده» نه «نامه های گمشده» یا «نامه های نرسیده».1

 
At 8:32 PM, Blogger cooob said...

آقا چیه این قضیه کوچولو و این حرفا؟ یکی بگه ما هم بدونیم

 
At 1:19 AM, Blogger Unknown said...

پایدار باشی آرش جان.
غرض بازی با کلمات بود به قصد تازه کردن هم نفسی ها
قربان تو

 
At 8:53 PM, Anonymous فرهاد said...

ای آقا چرا گیر میدین؟کتاب جدیدی که آرش معرفی کرده به نظرم یه نوزاد تازه متولد شده اومد،همین. ولی اگر هم خبری بشه خوشحال میشم،چون بچه آرش دیدنی خواهد بود و به احتمال زیاد یه هنرمند یا نویسنده بزرگ میشه

 
At 12:19 AM, Anonymous Anonymous said...

وای آرش یه وقت خر نشی بچه بیاریا. تو خودتم روی کره زمین زیادی هستی. حالا تازه میخواهی یه بچه هم به دنبت ببندی. ول کن ببا بی خیالش شو....

 

Post a Comment

<< Home