February 11, 2010

بیست و دوم بهمن هشتاد و هشت

پانصدهزار آدم (بویژه روشنفکران) پاکسازی شدند. صد و بیست‌هزار تن مهاجرت کردند. قریب دویست نویسندۀ چک و اسلواک ممنوع‌الانتشار شدند. کتابهایشان از کتابخانه‌های عمومی برداشته و نامهایشان از کتابهای درسی زدوده شد. یکصد و چهل و پنج مورخ چک اخراج شدند. فقط از یک دانشکدۀ هنری در پراگ، پنجاه استاد اخراج شدند. [...] همۀ مجلات ادبی و فرهنگی ازمیان رفته‌اند. سینمای بزرگ چک، تئاتر بزرگ چک دیگر وجود ندارند. میلان کوندرا/ کلاه کلمنتیس/ احمدمیرعلایی
کوندرا در همین کتاب می‌نویسد: مقاومت انسان در برابر قدرت، مقاومت حافظه در برابر فراموشی‌ست.

2 Comments:

At 4:43 AM, Anonymous Anonymous said...

امروز یادم افتاده بود به دوره دبیرستانم. هر روز صبح دم مدرسه کیف همه رو می گشتن! دنبال روژلب حتما! اما یک چیزی را ناخودآگاه به ما تحمیل می کردند: اینکه گناهکاریم و حق دارند تفتیش مان کنند. این جمله که نوشته بودید مرا یاد تمام این روزهای گذشته انداخت.انگار هزار سال است دارند کیفم را می گردند. من در مقابل قدرتمندان همواره گناهکار بوده ام

 
At 1:49 AM, Anonymous Anonymous said...

آره یادش به خیر چقدر می گشتنمون. حالا باید خدا را شکر کنیم که وقتی وارد خانه می شیم با زدن کلید برق خانه مان روشن و با باز کردن شیر آب می تونیم دستمان را بشوییم. پس هنوز هم جای شکرش باقی هست. مخصوصا اگر جزء خوشه ی اول باشیم.

 

Post a Comment

<< Home