چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
در جیغ آژیر
صدایی که میشنوید اعلام وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن...
در صدای ضدهواییها وُ ترکیدن بمب روی تختخوابهای نیمهشب
در صدای تشییع شهیدان در خیابان
در صدای مقام معظّم رهبری
در صدای نوحه وُ زجّه
صدای تکبیر
صدای مارش
هیجده ساله شدیم
هیجده سالهها!
بهصف!
درازکش!
آتش!
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
که 20 سالههای 20 سالگیمان به جنگ میرفتند و در خیابانها تشییع میشدند
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
که 20 سالههای 20 سالگیمان تیرباران میشدند و تشییعنشده خاک میشدند.
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
پاترول گشت
گشت جندالله، گشت ثارالله، گشت کمیته از 20سالگیمان در چهارباغ 400ساله میگذشتند وُ میرفتند تا سیدعلیخانِ نمیدانم چندصد ساله وُ کتک وُ لگد وُ سیلی وُ فحش در اتاقهای انفرادیِ سیّد که گُه خوردی 20ساله شدی. چشمت کور، میخواستی 20ساله نشوی
و میزنند
میزنند
میزنند
تا میخوریم
میخورید
میخورم.
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
کنکور
گزینش
سربازی
هیجده سالهمان کرد وُ ما 18سالهها را کرد وُ کرد وُ کرد
تا شدیم
تا شدم این مردِ مشنگِ کچلِ چِلچِلی.
آآآی 18سالهها!
چهلسالگی هم
فقط
چِلسالگیِ ما.
مرداد 89
چهل سالگیِ ما
در جیغ آژیر
صدایی که میشنوید اعلام وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن...
در صدای ضدهواییها وُ ترکیدن بمب روی تختخوابهای نیمهشب
در صدای تشییع شهیدان در خیابان
در صدای مقام معظّم رهبری
در صدای نوحه وُ زجّه
صدای تکبیر
صدای مارش
هیجده ساله شدیم
هیجده سالهها!
بهصف!
درازکش!
آتش!
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
که 20 سالههای 20 سالگیمان به جنگ میرفتند و در خیابانها تشییع میشدند
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
که 20 سالههای 20 سالگیمان تیرباران میشدند و تشییعنشده خاک میشدند.
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
پاترول گشت
گشت جندالله، گشت ثارالله، گشت کمیته از 20سالگیمان در چهارباغ 400ساله میگذشتند وُ میرفتند تا سیدعلیخانِ نمیدانم چندصد ساله وُ کتک وُ لگد وُ سیلی وُ فحش در اتاقهای انفرادیِ سیّد که گُه خوردی 20ساله شدی. چشمت کور، میخواستی 20ساله نشوی
و میزنند
میزنند
میزنند
تا میخوریم
میخورید
میخورم.
چهل سالگی هم
چهل سالگیِ ما
کنکور
گزینش
سربازی
هیجده سالهمان کرد وُ ما 18سالهها را کرد وُ کرد وُ کرد
تا شدیم
تا شدم این مردِ مشنگِ کچلِ چِلچِلی.
آآآی 18سالهها!
چهلسالگی هم
فقط
چِلسالگیِ ما.
مرداد 89
6 Comments:
چهل سالگی و سی و بیست
همه دردشان ولی انگار یکی است
شعر خیلی خوبی بود
آفرین آفرین خیلی لذت بردم.
چند بار خواندم و باز هم لذت بردم.
با تفاوت سنی نزدیک به 10 سال، 18 سالگی ما هم تفاوت چندانی با شما نداشت...
شعر جالبی بود
این شعر نیست زندگی نسلی است که ما باشیم
نسل ما
تانگاه مبکردی
فصل افق های سرد بود
در دور های دور
نسل ما
فصل عمامه های حندان بود
پیش چشم های غمگبن
نسل ما
فصل الله اکبر بود
در ستایش تزویر
نسل ما
فصل اشک های پنهان بود
در سوگنامه ی غروب
نسل ما
فصل تشییع شادی بود
فصل مرگ برگ های رقصان
نسل پایان
Post a Comment
<< Home