September 09, 2010

مدتی‌ست در فکر نوشتن مقاله‌ای‌ام درباره‌ی بدنه‌سازی چهارباغ عباسی و مجموعه‌ی جهان‌نمای دروازه دولت. به این فرضیه فکر می‌کنم که ساختمان‌های عمومی، بخصوص در کشورهای پیش‌رفته، چه به‌لحاظ فضای معماری چه به‌لحاظ تکنولوژی معماری، معمولا یا شاید همیشه یک الگو محسوب می‌شوند. یعنی ساختمان‌های عمومی از نظر فضا و فن‌آوری، معمولا از وضعیت عام و رایج ساختمان‌سازیِ آن مملکت‌ خیلی پیش‌روتر و بلند‌پروازانه‌ترند یا باید باشند و برای همین است که ساختمان‌های عمومی، به توسعه‌ی معماری و از این طریق به توسعه‌ی فرهنگیِ یک مملکت بسیار کمک می‌کند. این فرضیه را باید با نمونه‌های ایرانی و غیرایرانی تشریح و ثابت کنم. بعد بپردازم به بدنه‌سازی چهارباغ‌ عباسی و مجموعه‌ی جهان‌نما که به‌نظرم نه به‌لحاظ فضایی حرف‌ تازه‌ای برای گفتن دارند و نه به‌لحاظ تکنولوژی ساختمان. حرف تازه و بلندپروازی پیش‌کش، از مجموعه‌های مسکونی حتا، به‌خصوص ازنظر تکنولوژی ساختمانی، بسیار عقب‌افتاده‌ترند و گویا به توسعه‌ی معماری این شهر هیچ کمکی نمی‌کنند. دولت (به‌عنوان متولیِ اصلی بناهای عمومی) در کشورهایی مثل ما، همان‌قدر و هرچه‌قدر تمام‌خواه‌تر است، عقب‌افتاده‌تر و عوامانه‌تر از حتا عام ملت است.
به‌نظرم ایده و کلیاتِ مقاله قفل و بستی داشته باشد، اما تشریح و تفصیلش کار زیادی می‌برد، به‌خصوص با این تنبلی و کم‌کاریِ من.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home