آی گفتید... من که همیشه احساس خوب تمام شدن یک کتاب با غم تمام شدن اش (اگر دوستش داشته باشم) به هم در می آمیزند و در انتخاب کتاب دیگر شک می کنم برای لحظه ای.اما آن وقت که قفسه ی پر از کتاب را می بینم هول برم می دارد که چقدر کتاب ناخوانده مانده است آن وقت است که انگشت اشاره بر شیرازه ی کتابها می کشم تا یکی دیگر به چنگم بیفتد
1 Comments:
آی گفتید...
من که همیشه احساس خوب تمام شدن یک کتاب با غم تمام شدن اش (اگر دوستش داشته باشم) به هم در می آمیزند و در انتخاب کتاب دیگر شک می کنم برای لحظه ای.اما آن وقت که قفسه ی پر از کتاب را می بینم هول برم می دارد که چقدر کتاب ناخوانده مانده است
آن وقت است که انگشت اشاره بر شیرازه ی کتابها می کشم تا یکی دیگر به چنگم بیفتد
Post a Comment
<< Home