بهنظر من، «معماری اسلامی» و «شهرسازی اسلامی»، بهلحاظ ساختار و حتا فرم، وجود خارجی و مجرد ندارد. آنچه هست، تقریبا بهتمامی، انتساب بنا یا شهر است به اسلام. اسلام، بهنظرم، طیفی گسترده، و البته ارزشمند و غنی، از تزیینات را، بهسبب امتناع از شمایلنگاری عینی، به معماریِ کشورهایی که آنها را زیر سیطره گرفت، بخشید که خود باعث غنا و حتا نوعی هویت بیش از پیش برای معماری شد، اما ربطی به فرم معماری و بخصوص ساختارِ آن ندارد؛ و نیز گاهی، جهت بنا را درجهت قبله چرخاند و با این چرخش، آن هم گاهی، فقط گسترهای بسیار محدود از بافت شهری پیرامون را، تحت تاثیر قرار داد. آنچه بهنام «شهرسازی اسلامی» خوانده میشود، البته بهلحاظ ساختار شهری، نیز، گویا آن شهریست که مسجد جامع یا مساجد مهم دولتی، بهمثابهی دانههای شهری تاثیرگذار، در بافت و گاهی ساختارِ آن، نقشی موثر دارند، که بهنظر من، این هم ربط خیلی مشخص و تنگاتنگی به اسلام ندارد و میشد هر ساختمان مهم دیگری جای اینها باشد. بهعبارت دیگر اگر روزی روزگاری مسجد جامع نقطه ثقل شهر بود، شاید آنچنان بود که کلیسای جامع در شهرهای قرون وسطا مثلا، یا هر بنای عمومی مهمی در نقطهثقل هر شهری دیگری. حتا محراب (مهراب) را هم، بهعنوان بخش مهمی از معماریِ بهاصطلاح اسلامی، من خیال نمیکنم اسلام بهارمغان آورده باشد. اسلام، و شاید هر دینی، حاوی ایدهها و انگارههای کلانیست که هرجا میرود، فرم و قالبِ معماری و شهرسازیِ آن سرزمین را میگیرد.
May 11, 2011
يك دفتر شخصي در روزمرگی، شعر و معماري
عباس کاظمی. جامعه شناسی و زندگی روزمره
3 Comments:
باهاتون خیلی موافق نیستم آقای اخوت.
قرائت من از حضور اسلام در شهرها تنها چرخش به سمت قبله( که البته با این هم کاملن موافق نیستم، رون شهر تحت تاثیر عوامل دیگری بود) و مرکزیت مساجد جامع نیست.
نقش حسینهها و تکایا رو در استخوان بندی شهرهای اسلامی هرگز نمی توان نادیده گرفت.
همینطور نقش حرکت دستههای عزاداری در شکل گیری مسیرهای شهری و تاثیرات چشمگیر اونها در بازار.
همینطور تاثیراتی که حیدری-نعمتیها بر روند شکلگیری محلات داشتند.
نمونهای که در ذهن دارم نایین، یزد، قزوین و اردبیل هست.
آدرس ایمیل من : nasimداتzd
خط آخر رو فراموش کردم پاک کنم :)
متاسفانه از این نشانی ایمیل چیزی دستگیرم نشد، پس همین جا می نویسم. از نکاتی که یادآور شده اید خیلی سپاس گزارم اما: عرض من درباره ی قبله به نظرم با نظر شما همراه است که جهت قبله هم حتا تاثیری ساختاری در شهر و معماری نداشت. نکته ی "نقش حسینیه ها و تکایا در استخوان بندی شهرهای اسلامی"، برایم تازگی دارد و جالب است اما تا آن جا که من می دانم حسینیه ها و تکیه ها فقط نقش مذهبی
نداشته اند و عمدتا و شاید بیش از کارکرد مذهبی، یک فضای شهری اند. موضوع "نقش حرکت دسته های عزاداری" و تاثیرات "حیدری-نعمتی ها" بر شکل گیری محلات کاملا برایم غریب است
آرش اخوت
Post a Comment
<< Home