آنچه امین معلوف در کتاب "سمرقند" دربارهی حسن صباح و ترورهای اسماعیلیان مینویسد، با بنلادن، القاعده و ترورهای انتحاری شباهت غریبی دارد. جالب این است که "سمرقند" را امین معلوف در دههی 80 میلادی نوشته است:
"چنانکه میدانیم شخصیتهای بلندپایه در پیرامون خود نگهبانانی با قیافههای وحشتناک میگمارند که هر مهاجم احتمالی را به فکر مرگ حتمی میاندازند و منصرف میسازند. اما اگر مهاجم از مرگ نترسد تکلیف چیست؟ اگر اعتقاد داشتهباشد که به محض شهادت مستقیما به بهشت میرود چه باید کرد؟ اگر دائماً کلمات داعی کبیر در گوشش طنین بیفکند که «شما برای این دنیا ساخته نشدهاید، بلکه به جهان دیگر تعلق دارید» [...] در این صورت هیچکاری برای متوقف ساختن او نمیتوان کرد. وانگهی اگر قاتل موفق شود بین اطرافیان قربانی رخنه کند؟"
"وقتی حسن صباح ابزارهای کاملترین جنگی را که میتوان تصور کرد ساخت و در قلعهی تسخیرناپذیرش مستقر شد، دیگر آن را ترک نکرد. نویسندگان زندگینامه[ی] او میگویند که او طی سی سال آخر عمرش فقط دوبار از اقامتگاهش خارج شد و آنهم برای رفتن به بام خانه بود. [...] او درس میداد، چیز مینوشت و آدمکشان را به تعقیب دشمنانش میفرستاد و پنجبار در روز همراه هرکس که به دیدارش رفته بود نماز میگزارد."
امین معلوف/ سمرقند/ عبدالرضا هوشنگ مهدوی/ انتشارات مروارید
1 Comments:
قتل های مقدس
Post a Comment
<< Home