من
منیست
بپاشد و دور بریزد.
من
منیست
تف شود از استمنا.
منمنی
که من است:
آرش اخوت
که منیست
تف شود و دور بریزد روی خاک
تف روی خاک
(تمامِ این بیشهها کودکانِ مناند).
منمنی
که پاشید روی خاک وُ
خاک شد.
من شدم
من پاشید وُ
پا شُد
اینهمه درخت از خاک
من که شد
من پاشید
منمنی
پاشید وُ
خاک شد.
من شدم
من پاشید وُ
خاک گِل شد
گِلِ من
گِلِ منی که سرشت از منی من را
که سرشت سرشتِ من از منی
گِلِ منمنی سفالینهای شد
سفالینهی من
افتاد
زد بر خاک
خاک شد
شدم
شوم
بشود!
بشود!
دی
90
0 Comments:
Post a Comment
<< Home