June 06, 2012

 
جایی در این‌جاها که در این عکس‌ها پیداست، جایی پشت آن کوه‌ها، جایی که شاید هفته‌ای یک‌بار هم ماشینی از آن‌جاها عبور نمی‌کند، در شن تپیدیم و اگر موبایل و دکل‌های برق (به‌عنوان نشانه) و همت امدادخودروی عقدا نبود، احتمالا حالا لاشه‌‌های ما (مریم و من) جایی در آن بیابان‌ها در حال پوسیدن بود. بیابان گاهی چهره‌ای از خودش نشان بیابان‌گردها می‌دهد که...



4 Comments:

At 7:06 PM, Anonymous Anonymous said...

طبیعت و بخصوص بیابان در شرایط و قانونهاش شوخی بردار نیست. لطفا بیشتر مواظب باش.درضمن بقا در شرایط سخت و مسیریابی هم از نکات مهم برای کسانی است که عادت به طبیعت گردی دارند خوبه از مطالب آموزشی مرتبط استفاده کنی . خلاصه مواظب باش ما همین یه آرش را بیشتر نداریم. بعدش هم به عنوان ناخدا مسئولیت خانمت با توئه
به هرحال خدا را شکر که مشکلی پیش نیومد

 
At 12:25 AM, Anonymous مریم said...

کاری به ناخدا بودن یا نبودن آرش ندارم ، ما هر دو با هم مسیر و روش گردش هایمان را انتخاب می کنیم ولی میدونم من حداقل خودم مسئول خودمم و احتیاج ندارم کسی مسئولیتم رو به عهده بگیره و مواظبم باشه.
مریم

 
At 5:29 PM, Anonymous Anonymous said...

خوشحالم که این را می شنوم.جدی میگم.ولی کسایی که به طبیعت میرن باید مواظب هم باشن .بنابراین بد نیست هردو مواظب هم باشین. پس خوندن مطالبی که به آرش پیشنهاد دادم را به شما هم پیشنهاد می کنم.
در ضمن به این دلیل از واژه ناخدابرای آرش استفاده کردم که راننده ماشین بوده و معمولا راننده باید به چم و خم جاده و ماشین وارد باشه…استفاده از واژه مسئولیت هم درارتباط با همین موضوع بود. بهرحال قصدم اظهارنظردر زندگی شخصی شما نبود و اگه باعث رنجش شدم عذرخواهی می کنم.
فرهاد

 
At 6:38 PM, Anonymous مریم said...

نیازی به عذرخواهی نیست آقافرهاد. معمولاً توی هر اتفاقی آدم به دنبال مقصر می گرده و میخواد مسئولیت رو به گردن دیگری بندازه. ما سفرهای دونفری زیاد می رویم. معمولاً هم بیابان و جاده های خاکی. من حق انتخاب دارم. دلم نمیخواد چون زنم (قبول دارم ضعیف ترم) فکر کنید مسئولیت کاری که می کنم رو ندارم. هر سفری خطرات خودش رو داره. یکی کار بیشتری انجام میده و یکی شاید فقط همراه باشه. و دیگه اینکه شما هرچه قدر مواظب باشید اتفاق ممکنه بیفته. بعضی وقتها تجربه ایه که قیمت گزافی داره و بعضی وقت ها به خوبی میگذره هیچ کس هم مسئول نیست. توی خانه ی ما که نیست..

من فقط وقتی از شما رنجیدم که یکی از اون سگ های ملوستون رو بهم ندادید.
این شوخی بود البته

مریم

 

Post a Comment

<< Home