«آنچه را که در نوامبر 1989 [در
چکسلواکی] رخ داد همه دیگر میدانند. من در مقام یک شاهد عینی و یک شریک در این
وقایع، دلم میخواهد تأکید کنم که این انقلاب، که حقیقتاً حاصل برخوردی میان فرهنگ
و قدرت بود، بیخشونتترین انقلابی بود که میتوان بهتصور آورد. در گردهماییهایی
که نزدیک به 750هزار نفر در آن شرکت میکردند، نه یک نفر مجروح شد، نه شیشۀ پنجرهای
شکست، و نه به ماشینی صدمهای رسید. بسیاری از دهها هزار جزوهای که سیلوار در
پراگ و سایر شهرها پخش میشد از مردم میخواست که جانب صلح و آرامش را نگهدارند و
صبورانه عمل کنند؛ از هیچکس خواسته نشد که دست به خشونت بزند. درنظر آنهایی که
هنوز هم به قدرت فرهنگ، قدرت کلام، قدرت نیکی و عشق، و غلبۀ آنها بر خشونت باور
دارند، درنظر آنهایی که باور دارند امکان ندارد شاعران یا ارشمیدسها در مبارزهشان
علیه یونیفورمپوشان شکست بخورند، انقلاب پراگ میتواند الهامبخش باشد.»
ایوان کلیما/ روح پراگ/ خشایار دیهیمی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home