مدتهاست خیال و آرزوی نوشتن «فرهنگ خیالی
گیاهان بیابانی» را در سر دارم. کار سترگیست که مرا همیشه به گردِ خود چرخانده اما
جرات آن را که بنشینم سر خشت، نداشتهام؛ چه، میدانم که این کار، اولا به خیالپردازی
و خیالپروریای بلند نیاز دارد؛ ثانیا به دانشی وسیع در زمینههای متنوعی از زبانشناسی
و آشنایی با گویشهای محلیِ کویرهای ایران تا تاریخ و شناخت اساطیرِ ایرانی. باری،
این چند ساله که خیالِ این کار با من بوده، با کمک مریم، به عکس گرفتن از گونههای
بسیار متنوعِ گیاهانِ بیابانی بسنده کردم که خودش مجموعهی مفصّل و خوبی شده بود
که متاسفانه همه در لپتاپی بود که دزدیدند و از دست رفت و هنوز هم در میانِ سیدیهای
Back up پیداشان نکردهام. باید دوباره شروع
کنم! و اما پیدا کردن کتاب «واژهنامه گویش اردستان» هم در این میان، فرصت مغتنمیست که مرا برای نامگذاریِ
این گیاهان خیلی کمک میکند.
September 12, 2012
يك دفتر شخصي در روزمرگی، شعر و معماري
عباس کاظمی. جامعه شناسی و زندگی روزمره
0 Comments:
Post a Comment
<< Home