در برزخ و کشاکشِ میانِ
بازسازی (Renovation)
و نوسازی (Reconstruction)
بالاخره دیروز تصمیم آخر را (تا اطلاع ثانوی!!) گرفتیم برای بازسازی و مرمتِ بهجای
ساختن خانهای از پایبست. خانهی نوساز حتما فضاهای "بهتر" یا
"زیباتر"ی میداشت؛ اما تا میشود بازسازی کرد، بهنظرم نباید از نو
ساخت. این ولعِ ِ سیریناپذیرِ ما، بهخصوص ما مردمان جوامع "درحال
توسعه" (که عبارتِ محترمانه و خررنگکنِ "توسعهنیافته" یا
"عقبافتاده" است!) برای کوبیدن و از نو ساختن و مدام بهاصطلاح نو شدن،
که توسعهی لجامگسیختهی کمّیِ مسخرهای را رقم میزند (اووووووو!) .... لجام
جمله از دستم رفت!
December 29, 2012
يك دفتر شخصي در روزمرگی، شعر و معماري
عباس کاظمی. جامعه شناسی و زندگی روزمره
0 Comments:
Post a Comment
<< Home