December 26, 2013

مدت‌هاست فکر می‌کنم، این‌جا هم نوشته‌بودم یک‌بار البته به‌عنوانِ نظریه‌ای ثابت‌نشده، که تمایلِ زیادِ دخترها و زن‌های جوان به خریدِ افراطیِ لباسِ زیر، شاید نشانه‌ای از میلِ وافرِ آن‌ها به انتخابِ آزاد و ایجادِ نوعی حریمِ خصوصیِ اختیاری، در جامعه‌ای پر از محدودیت‌های جوراجور است. امروز می‌خواندم که زیمل هم جایی از مد و رابطه‌ی مُد با فردیت نوشته است؛ به‌خصوص فردیتِ زن‌ها و دلایلِ تمایلِ زن‌ها به مد، ازجمله به‌دلیلِ امکانِ نوعی تشخص و تمایزِ فردی برای زنان با توسل به مد. (هرچند به‌نظرِ من تمایلِ زن و مرد به مد، بیش از ایجادِ فردیت و تمایز، نوعی آرامش در حضورِ دیگران و در جمع است که البته زیمل هم به این نکته اشاره می‌کند.) باری. این‌ها را در فصلِ دومِ کتابِ «ایده‌های خیابانی» (کتاب منتشر نشده‌ی امین بزرگیان) می‌خواندم که برخلافِ فصلِ اول، به‌نظرم بسیار نظریه‌زده و مصداقِ بارزِ «تفکر به‌مثابه‌ی نقلِ قولِ غیرمستقیم» است. این را ننوشتم که خودم را با زیمل مثلن مقایسه کنم. نوشتم که بگویم به‌جای خواندنِ نظریاتِ دیگران و انطباقِ آن‌ها با پدیده‌های پیرامون و نقلِ قول از دیگران در هر پاراگراف (کاری که امین بزرگیان حداقل در این آغازِ فصلِ دوم کتابش می‌کند)، می‌شود پدیده‌های پیرامون را دید و مطالعه کرد و به‌مثابه‌ی تحلیلی اریژینال ارائه داد.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home