حرفِ دل و موضوعِ بحثهای من با بعضی دوستان است مطلبِ زیر؛ با این توضیح که
بهنظرم بهجای "دانش" باید گذاشت "علم" و هم این موضوع،
فعالیتهای بهاصطلاح فرهنگی و فرهنگ را هم شامل میشود.
«لیوتار [در کتابِ "وضعیت پستمدرن"] توضیح میدهد که دانش [یا علم و
فرهنگ] در جامعههای ماشینیشده برای این است که تولید و خرید و فروش و مصرف بشود.
هدف مبادلۀ کالایی است. ارزشهای مبادلهایِ بازار بر دانش غلبه یافته است: درس میدهیم
تا حقوق بگیریم؛ مقاله مینویسیم تا ما را ارتقای رتبه بدهند؛ کتاب تولید میکنیم
تا بفروشیم و حق تألیف بگیریم؛ پژوهش میکنیم تا گزارشی به کارفرما تحویل دهیم و
حقالزحمهای دریافت بکنیم؛ و... . بههرحال این مبادله به معنای کالاییِ کلمه و
به صورت مبادلۀ ابزاری، به نظر لیوتار، دانش [یا علم و فرهنگ] را به وضعیت بحرانی
دچار کرده است. دانش [یا علم و فرهنگ] از این که نهایتِ خودش باشد، از این که
غایتِ خودش باشد، دست کشیده است."
نقل از: مقالهی "دانشگاه در عصر پسامدرن: تاملی در افق تحولات"/
مقصود فراستخواه/ مجلهی "نگاه نو". شماره 101
0 Comments:
Post a Comment
<< Home