كوب
January 23, 2006
آه نوستالژيا كه دهان مرا چندي ست گاييده اي
كار جمع آوري خاطرات نسل هاي پيش را، با عنوان كلي "خاطرات شهر" بالاخره آغاز كردم. مجموعه اي از خاطرات آن ها كه اصفهان دهه ي 50 خورشيدي و پيش از آن را به ياد مي آورند. نخستين نوشته از دكتر جليل دوستخواه است كه با بزرگ واري هرچه تمام تر بلافاصله به خواهشم پاسخ داد. اين ها را فعلا در مجله ي دانش نما در مي آورم، از شماره ي 130 كه شايد تا يكي دو هفته ي ديگر منتشر شود. باشد كه روزي مجموعه اي شود براي كتابي. اما افسوس كه خيلي ها نيستند. خيلي ها كه مي توانستند چيزهاي خوبي براي اين مجموعه بنويسند: احمد ميرعلايي، شاهرخ مسكوب، كيوان قدرخواه، اورنگ خضرايي، هوشنگ گلشيري و... باري، از يونس تراكمه قول هايي گرفته ام. از حضرت ابوي نيز. دايي احمد اخوت دم به تله نداده هنوز و خيلي هاي ديگر هم هستند
اين هم مقدمه اي ست كه برايش نوشته ام
بودلر شاعر ميگويد: ‹‹افسوس، چهرهي يك شهر بارها زودتر از قلب آدمي دگرگون ميشود.›› و ما را در برابر دگرگوني ‹‹چهرهي يك شهر›› هيچ چارهاي نيست. چه خوب، چه بد، چه افسوس خوريم چه بيتفاوت باشيم، شهرها دگرگون ميشوند. اين صحنهي زندگي ماست، آب جويي كه ميگذرد (‹‹بنشين برلب جوي و گذر عمر ببين››) و لحظه به لحظه (گيرم لحظههايي نه در مقياس ثانيه و دقيقه و ساعت) چهره عوض ميكند. اما در ذهن و قلب تك تك ما، بخصوص آنها كه سن وسالي ازشان ميگذرد، چهرههاي شهر بهسان خاطراتي باقي مانده است. شهر، به عنوان مكان زندگي ما، با خاطره و حافظهي ما بستگياي تنگاتنگ دارد. شهر، ظرف زندگي، ظرف خاطرهي ماست؛ و نوشتن و گردآوردن "خاطرات شهر" (چه با نوشته، چه با تصوير، چه با صداها و يا هر رسانهي ديگري) ميتواند در شناخت لايه و سويهاي پنهان و بس پراهميت از ساز و كار و سير تحولات شهر بسيار موثر باشد.
مجموعهي حاضر، كه اميدواريم بتوانيم به صورت مرتب در "دانش نما" ارائه كنيم، كوششيست براي تدوين خاطرات شهر. خاطرات آنها (و شما) كه در اصفهان سالهاي پيش زيستهاند(زيستهايد). خاطرات آنها كه مثلا چهارباغ عباسي دههي 40 و 50 يا پيش از آن را بهياد ميآورند. ‹‹آنها›› الزاما شهرساز و معمار نيستند. هريك به كاري مشغول است. از شاعري و داستاننويسي تا نقاشي و پژوهشگري. كسي مينويسد، كسي ترسيم ميكند، كسي نشان و نمايش ميدهد،... اما همگي بهياد ميآورند. همهي آنها شهر و فضاهاي شهري را بهياد ميآورند و چون بهياد ميآورند، آن فضاها حاضر ميشوند.
نخستين كسي كه با بزرگواري به فراخوان اين مجموعه پاسخ داد، جليل دوستخواه، پژوهشگر پرآوازهي اصفهانيست.
كار جمع آوري خاطرات نسل هاي پيش را، با عنوان كلي "خاطرات شهر" بالاخره آغاز كردم. مجموعه اي از خاطرات آن ها كه اصفهان دهه ي 50 خورشيدي و پيش از آن را به ياد مي آورند. نخستين نوشته از دكتر جليل دوستخواه است كه با بزرگ واري هرچه تمام تر بلافاصله به خواهشم پاسخ داد. اين ها را فعلا در مجله ي دانش نما در مي آورم، از شماره ي 130 كه شايد تا يكي دو هفته ي ديگر منتشر شود. باشد كه روزي مجموعه اي شود براي كتابي. اما افسوس كه خيلي ها نيستند. خيلي ها كه مي توانستند چيزهاي خوبي براي اين مجموعه بنويسند: احمد ميرعلايي، شاهرخ مسكوب، كيوان قدرخواه، اورنگ خضرايي، هوشنگ گلشيري و... باري، از يونس تراكمه قول هايي گرفته ام. از حضرت ابوي نيز. دايي احمد اخوت دم به تله نداده هنوز و خيلي هاي ديگر هم هستند
اين هم مقدمه اي ست كه برايش نوشته ام
بودلر شاعر ميگويد: ‹‹افسوس، چهرهي يك شهر بارها زودتر از قلب آدمي دگرگون ميشود.›› و ما را در برابر دگرگوني ‹‹چهرهي يك شهر›› هيچ چارهاي نيست. چه خوب، چه بد، چه افسوس خوريم چه بيتفاوت باشيم، شهرها دگرگون ميشوند. اين صحنهي زندگي ماست، آب جويي كه ميگذرد (‹‹بنشين برلب جوي و گذر عمر ببين››) و لحظه به لحظه (گيرم لحظههايي نه در مقياس ثانيه و دقيقه و ساعت) چهره عوض ميكند. اما در ذهن و قلب تك تك ما، بخصوص آنها كه سن وسالي ازشان ميگذرد، چهرههاي شهر بهسان خاطراتي باقي مانده است. شهر، به عنوان مكان زندگي ما، با خاطره و حافظهي ما بستگياي تنگاتنگ دارد. شهر، ظرف زندگي، ظرف خاطرهي ماست؛ و نوشتن و گردآوردن "خاطرات شهر" (چه با نوشته، چه با تصوير، چه با صداها و يا هر رسانهي ديگري) ميتواند در شناخت لايه و سويهاي پنهان و بس پراهميت از ساز و كار و سير تحولات شهر بسيار موثر باشد.
مجموعهي حاضر، كه اميدواريم بتوانيم به صورت مرتب در "دانش نما" ارائه كنيم، كوششيست براي تدوين خاطرات شهر. خاطرات آنها (و شما) كه در اصفهان سالهاي پيش زيستهاند(زيستهايد). خاطرات آنها كه مثلا چهارباغ عباسي دههي 40 و 50 يا پيش از آن را بهياد ميآورند. ‹‹آنها›› الزاما شهرساز و معمار نيستند. هريك به كاري مشغول است. از شاعري و داستاننويسي تا نقاشي و پژوهشگري. كسي مينويسد، كسي ترسيم ميكند، كسي نشان و نمايش ميدهد،... اما همگي بهياد ميآورند. همهي آنها شهر و فضاهاي شهري را بهياد ميآورند و چون بهياد ميآورند، آن فضاها حاضر ميشوند.
نخستين كسي كه با بزرگواري به فراخوان اين مجموعه پاسخ داد، جليل دوستخواه، پژوهشگر پرآوازهي اصفهانيست.