June 02, 2015

این‌جا یک رستورانِ بینِ راهی‌ست حوالیِ تودشک. از آن رستوران‌هایی که مشتریِ اصلی‌اش راننده‌های کامیون‌اند. غذاش فقط چلومرغ است. وارد که می‌شوی می‌پرسد: «رون یا سینه؟». و آن گیاهِ غول‌پیکرِ وسطِ «سالن»، 38 ساله است.
آن‌طرف‌ها که می‌رویم، که زیاد هم می‌رویم، اگر بساطِ کباب نبرده باشیم، این‌جا ناهار می‌خوریم. و شب‌های ماه‌تمام، به زیارتِ بیابانِ غرقِ مهتاب که می‌رویم هم این‌جا شام می‌خوریم. حتا حالا هم که این عکس را تماشا می‌کنم، دلم هوایش را می‌کند. ظهر باشد، ظهر تابستان یا پاییز؛ یا شب؛ شبی که مهتاب آن بیرون است