November 27, 2014

October 09, 2010

امروز صبح رفتم سهر. وارد خانه که شدم، پرنده ای پر زد. نشستم همان جا این را نوشتم
بال سِهره باد شد
وزید
رپ رپ رپ رپ رمید
پر پر پر پر پرید
پرید
پرید
تا بیابان سر رفت
به سر شد
و از سر شد
حکایت گوری که تاریخ 1285 را داشت

November 16, 2014

چرا ما، حداقل برخی از ما آدم‌ها، به داشتنِ حیواناتِ خانگی تمایل داریم؟ از خیلی پیش، و به‌خصوص از وقتی این دو وروجک را به خانه آورده‌ایم، این سوال را بارها از خودم پرسیده‌ام. یک جوابم این است که شاید حیوانات، حاویِ مقادیر (!)ِ معتنابهی از ناخودآگاه‌اند که احتمالن ما آدم‌ها را، که خیلی‌هامان تا حدِ زیادی از ناخودآگاه و صفا و صداقتِ آن فاصله گرفته‌ایم، تشفّی می‌دهند. مثلِ میلِ ما به کودکان. جوابِ دوم، که شاید با آن اولی ارتباطی هم داشته باشد، به‌سربردنِ حیوانات در سکوتی پیشازبانی‌ست و شاید میلِ ما به تجربه‌ی این مرحله از حیات و از این حرفا.