كوب
December 31, 2005
December 24, 2005
ايدهي بازخواني يا تكنگاري فضاهاي شهري، مدتهاست ذهن مرا مشغول كرده كه مثل همهي فكرهاي ديگرم تا بيايد به عمل برسد حالا حالاها طول ميكشد. در همين زمينه مدتهاست به تكنگاري خيابان مير فكر ميكنم. اين تكنگاري البته سويههاي بسياري را دربر ميگيرد اما آنچه بخصوص منظور من است، تكنگاري خيابان مير از منظر باسن دخترهاي رهگذر است. دنيايي دارد. اين فكر بود تا مدتي پيش ديدم دوست عكاسي، عكسهايي گرفته با ايدهاي مشابه همين ايدهي من از دخترهاي تهراني البته. اميدوارم بتوانم آن عكسها را، يكي دوتاش را حداقل از او بگيرم و اينجا بگذارم. و امروز اين نوشتهي پيمان هوشمندزاده را خواندم. بهنظرم مطلب جالبيست و مي خواهم بگويم نه فقط چادر، كه هر حجابي فينفسه سكسيست و هرچه آن حجاب غليظتر باشد، لاجرم سكسيتر است
December 20, 2005
December 18, 2005
وضوي پاسداران جان بركف با بطري هاي آب معدني و آشاميدن شربت به جاي آب در مانور جنوب . اين را سرباز بيچاره اي كه به اجبار به جدال با "دشمن فرضي" فرستاده بودندش با چشمان خودش ديده بود
December 13, 2005
December 07, 2005
وقاحت صدام، وقاحت غريبيست اما تصور ميكنم وقاحت همهي ديكتاتورهاي دنياست: آيا ديكتاتورهاي پشمالوي همسايهي صدام هم روزي به شهودي كه از جنايتهاي آنها سخن ميگويند خواهند گفت: "چهگونه است كه شما همهي اينها را به ياد داري؟" آيا روزي اين ديكتاتورهاي پشمالو در دادگاهي محاكمه خواند شد تا شهودي از آنهمه جنايت سخن بگويند؟