كوب
April 28, 2010
April 27, 2010
نظام السلطنه مافی، از رجال قاجار، در خاطرات خود از تغییر مسیر زایندهرود در محل پل زمانخان در عهد صفوی نوشته است. مینویسد: «این پل را که زمانخان نامی در عهد صفویه بر روی زایندهرود بسته است، از غرایب است. در جنب مجرا، یک قطعه زمین سنگ بوده است. اول در روی او طاقی برای پل بنا کردهاند، در نهایت استحکام. بعد از طاق و به مسافتی بالاتر از طاق، زمین را به وسعت مجرای آب رودخانه کندهاند تا با کف رودخانه محاذی شده است. بعد از آن جلوی آب را از مجرای سابق بسته و آب را به مجرای محکم که زیر پل است انداختهاند و آن مجرای سابق را آنقدر خاک و سنگ و چوب ریختهاند که بهکلی آب طبعا میل به آنجا نمیکند.» (حسین قلیخان نظام السلطنه مافی/ خاطرات/ به کوشش معصومه مافی و منصوره اتحادیه/ نشر تاریخ ایران/ 1386) این موضوع آیا نظریهی تغییر جهت زایندهرود در محل سیوسه پل را قوت میدهد؟ ضمنا این کتاب، مثل کتاب دیگری از همین ناشر (خاطرات میرزا عبدالجواد اخوت)، پر از غلط چاپیست.
April 19, 2010
April 11, 2010
April 07, 2010
این روزها و یکی دو ماهی ست که سخت سرگرمم به نوسازی ساختمانی، البته نه قدیمی، در محله ی سنگ تراش های محله ی جلفا با این چشم انداز
April 05, 2010
ناصر غیاثی، داستان نویس ایرانی ست که در آلمان تاکسی می راند. دو کتاب با نام "تاکسی نوشت ها" دارد که من اولی را بخصوص خیلی دوست دارم و اما تاکسی نوشت های کوتاه تازه اش که البته نه اصلا به خوبی آن قبلی ها